الیناالینا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

خاطرات الینا فرشته ی آسمونی

تابستان 1402

خاطراتی ازگارتهای آموشی

چند روزی میشه برای الینا جونم کارتهای آموزشی دید آموز گرفتم کلی پیشرفت داشته تعداد لغتهایی که میگه بیشتر شده یه تعدادیشم به در و دیوار خونه چسبوندم از الینا میخوام نشونم بده جای تک تکشو حفظه.
31 مرداد 1393

لغت نامه

آبالو=آلبالو مایی=ماهی   سری=روسری دپشام=کفش دیف=کیف دندلی=صندلی بازورگ=بابابزرگ   امید=حمید شلبار=شلوار آغالی=آشغالی        آغال=آشغال هستی=هستی بسنی(تشدید روی س)=بستنی     ...
30 مرداد 1393

مسافرت شمال مرداد 93

خبر خبر خبر دار   جای همگی خالی یه مسافرت 5 روزه ی عالی به شمال کشور   از الینا بگم که چقدر شاد وخوشحال بود همش میگفت دیا.......دیا......دیا(دریا)     کلی شن بازی کرده  آب بازی کرده    جنگل رفته سنگ تو آب اتداخته   تا ساعت سه نیمه شب تو آب دریا بود همینکه میاوردمش بیرون صدای اعتراضش بلند میشد.   در راه برگشت به طرف پلاژ  الینا از خستگی بغل بابایی خوابش برد.دخترم اینقدر خسته بود که بردمش حموم شستمش از خواب بیدار نشد .   تو جنگلم که برای خودش راه میرفت ترسی در کار نبود جنگل چایباغ یه رود خونم داشت اونجا هم الینا کلی آب بازی کرد .   ...
6 مرداد 1393
1